گروه سیاسی خبرگزاری مهر – یادداشت مهمان: محمد مجاور شیخان کارشناس مسائل سیاسی: حمله آمریکا به فردو، نه یک پیروزی بلکه شکستی آشکار را در کارنامه نظامی واشنگتن به ثبت رساند. ترامپ مدعی نابودی برنامه هسته‌ای ایران بود؛ غافل از آنکه هسته قدرت ایران، دانش و فناوری بومی است که در ذهن و فکر دانشمندان این ملت ریشه دارد و با چند دقیقه بمباران، نه نابود می‌شود، نه تهدید. این حمله، حتی از منظر نظامی نیز عملیاتی ناموفق و رسواکننده بود؛ زیرا نمایش تبلیغاتی بمب‌های «سنگرشکن»، آمریکا را در فردو به خاک نشاند و افسانه شکست‌ناپذیری آنها را بر باد داد. این ناکامی نظامی بی هیچ تردیدی «سرشکستگی ارتش آمریکا» را در پی دارد.
اما شکست دشمن، هرگز به معنی کوچک‌شماری تجاوز جنایتکارانه‌اش یا توجیهی برای سکوت نیست. موفقیت یا شکست حمله آمریکا نیز هیچ ارتباطی با لزوم پاسخ نظامی ایران ندارد؛ زیرا صرف تعرض به خاک و آسمان کشورمان، آن هم توسط دشمنی چون آمریکا، مستلزم پاسخی متناسب، قاطع، بازدارنده و بی‌درنگ است. جمهوری اسلامی، بر پایه منطق دینی و راهبردی خود، با فرمولی دقیق و در زمانی بسیار نزدیک، مستقیماً «خود آمریکا» را هدف قرار خواهد داد؛ به خصوص که مسیر پاسخگویی به آمریکا، حتی هموارتر از نبرد با صهیونیست‌هاست و واشنگتن نیز به خوبی از این عزم ایران آگاه است.
در عین حال با توجه به پیچیدگی‌های جنگ کنونی، باید نقشه راهبردی ایران را فراتر از یک پاسخ مقطعی دانست و آن‌را در درون یک منظومه فرایندی در نظر گرفت. پاسخ ایران به آمریکا، «جدا» از نبرد با رژیم صهیونیستی نیست. در واقع، حمله اخیر آمریکا، بهانه و انگیزه‌ای قدرتمند به ایران داد تا ضربات خود را بر پیکر اسرائیل حمله آمریکا به فردو، نه یک پیروزی بلکه شکستی آشکار را در کارنامه نظامی واشنگتن به ثبت رساند. ترامپ مدعی نابودی برنامه هسته‌ای ایران بود؛ غافل از آنکه هسته قدرت ایران، دانش و فناوری بومی است که در ذهن و فکر دانشمندان این ملت ریشه دارد و با چند دقیقه بمباران، نه نابود می‌شود، نه تهدید. این حمله، حتی از منظر نظامی نیز عملیاتی ناموفق و رسواکننده بود؛ زیرا نمایش تبلیغاتی بمب‌های «سنگرشکن»، آمریکا را در فردو به خاک نشاند و افسانه شکست‌ناپذیری آنها را بر باد داد. این ناکامی نظامی بی هیچ تردیدی «سرشکستگی ارتش آمریکا» را در پی دارد.
اما شکست دشمن، هرگز به معنی کوچک‌شماری تجاوز جنایتکارانه‌اش یا توجیهی برای سکوت نیست. موفقیت یا شکست حمله آمریکا نیز هیچ ارتباطی با لزوم پاسخ نظامی ایران ندارد؛ زیرا صرف تعرض به خاک و آسمان کشورمان، آن هم توسط دشمنی چون آمریکا، مستلزم پاسخی متناسب، قاطع، بازدارنده و بی‌درنگ است. جمهوری اسلامی، بر پایه منطق دینی و راهبردی خود، با فرمولی دقیق و در زمانی بسیار نزدیک، مستقیماً «خود آمریکا» را هدف قرار خواهد داد؛ به خصوص که مسیر پاسخگویی به آمریکا، حتی هموارتر از نبرد با صهیونیست‌هاست و واشنگتن نیز به خوبی از این عزم ایران آگاه است.
در عین حال با توجه به پیچیدگی‌های جنگ کنونی، باید نقشه راهبردی ایران را فراتر از یک پاسخ مقطعی دانست و آن را در درون یک منظومه فرایندی در نظر گرفت. پاسخ ایران به آمریکا، «جدا» از نبرد با رژیم صهیونیستی نیست. در واقع، حمله اخیر آمریکا، بهانه و انگیزه‌ای قدرتمند به ایران داد تا ضربات خود را بر پیکر اسرائیل –مهم‌ترین دارایی نظامی و راهبردی آمریکا در منطقه – تشدید کند. پایگاه‌ها و ناوهای آمریکایی مهم‌اند، اما گلوگاه راهبردی آمریکا در منطقه غرب آسیا، فقط و فقط موجودیت رژیم صهیونیستی است.
در شرایط فعلی، حملات بی‌سابقه موشک‌های «خیبرشکن» ایران، توان رژیم صهیونیستی را تا مرز فروپاشی پیش برده است. امروز، این رژیم در برابر قدرت نظامی ایران عاجز شده؛ به طوری که حتی از رهگیری یک موشک هم ناتوان مانده است. باخت قطعی اسرائیل، قطعه‌ای حیاتی از پازل رویارویی بزرگ ایران و آمریکاست و برای قطع دست آمریکا، باید گلوی نتانیاهو را فشرد.
با توجه به آنچه گفته شد، پاسخ ایران به حمله آمریکا دو وجهی و هوشمندانه خواهد بود:
۱. پاسخ مستقیم، محکم و زودهنگام به خود آمریکا
۲. تشدید بی‌امان حملات علیه رژیم صهیونیستی، به‌عنوان ضرباتی کاری به قلب پروژه آمریکا در منطقه.
فلذا در این مرحله حساس، آگاهی ملی، شرط پیروزی است؛ چرا که دشمن، با جنگ روانی گسترده در تلاش است ایران مقتدر را ضعیف جلوه دهد و انسجام ملی را تضعیف کند. اسیر بازی دشمن نشویم! واقعیت میدان، اقتدار بی‌بدیل ایران و شکست‌های پیاپی دشمن را آشکار می‌کند. ما پاسخ تجاوز آمریکا را خواهیم داد، هم مستقیماً به او و هم در قلب متحد اصلی‌اش. این منطق قدرت ایران است: هوشمند، قاطع و یکپارچه در دفاع از حریم عزت ملی. وحدت ما، سلاح شکست‌ناپذیر این نبرد خواهد بود.